گرگ و میش

ساخت وبلاگ
انقدر عصبانیم.انقدر عصبانیم که حد نداره.

 

 

 

 

پیش بینی وضع هوای اصفهان از سایت نگاه کردم، از جمعه بارندگی. یعنی هیچی به هیچی. قرار بریم اصفهان بکپیم توی مسافرخونه. 

هرچی به این دیلاق میرزا گفتم بزار تابستون یا خرداد بریم سفر یاوه جوابم داد. حقش هست حالا اعصابشو خورد کنم.

اوف کارد بزنن خونم درنمیاد.استرسم بیخود نبود. کلا به ما خوشی نیومده. نرفته گه زده توش. فردا میرم مرخصیمو کنسل میکنم.

گرگ و میش...
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 60 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

امروز از طرف یه مرکز بهداشت در نزدیکی محل مدرسه اومدن مدرسه مون تا با بچه های کلاس پنجم و ششم در مورد بلوغ جنسی حرف بزنند. بعد نمیدونم چرا، گفتن همه معلمها بیان توی اتاق بهداشت مدرسه وضعیتشون چک کنیم. گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 62 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

امروز دو زنگ انشا داشتیم. به بچه ها گفته بودم در مورد هرچی دوست دارند بنویسند.همشون چرت و پرتهایی نوشته بودند.خصوصا بهار. اصلا جالب نمی نویسه.لوس مینویسه.میخواد متفاوت بنویسه اما اغلب گند میزنه. اماام گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 54 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

خب خب خب17/11/97سلام دوستان. ما دیروز راهی اصفهان شدیم. حدودای ساعت سه بعدازظهر رسیدیم. خوشبختانه من gps داشتم و مسیرها رو به راحتی پیدا کردیم. البته جایی که رزرو کردیم خیلی شلوغ هست. خیابان شمس آبادی گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 56 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

زمان چقدر زود میگذره. 

انگار همین پارسال بود، اما نه! سه سال گذشت ، 

یادم رفته بود. دیروز 22 بهمن ماه، سومین سالگرد عقدمون بود. 

اولین سالگرد عقدمون رفتیم شهرستان برای مراسم سالگرد شهادت پسرعمو شوهرم.

دومین سالگرد عقدمون به خانواده شوهر جان، مهمانی دادیم.

سومین سالگرد عقدمونم توی جاده اصفهان بودیم.

چه زود گذشت...

گرگ و میش...
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 60 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

نمیدونم اینو گفته بودم یا نه اما چند وقت پیش  جاریم زنگ زد بهم واسه احوالپرسی.آخرین بار من اردیبهشت یا خرداد ماه بهش زنگ زده بودم و اون حالا بعد گذشت تقریبا ده ماه به من زنگ زد. بعد از یه سری صحبت بیخ گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 60 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

زمانی که دانشگاه امتحان دادم ، اون مهندسی برق روزانه شهر خودمون قبول شد. همسن بودیم. حتی مطمئنم توی یه ماه به دنیا اومده بودیم فقط نمیدونم اون چندم به دنیا اومده بود. توی دانشگاه زیاد میدیدمش و همیشه گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 65 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

گاهی دلم میخواد از ته دلم به بعضیها بگم برید گم شید...

 

 

خصوصا دخترعموم و عروس خاله شوهرم.

بسکه خودشیفته اند

به این لیست خاله و دخترخاله ام را هم اضافه کنید.امروز گروه تلگرامی تشکیل دادند. کل خاندان مادری را هم عضو کردن.

کامنتها و عکسهای خودشیفتگی موج میزنه  

گرگ و میش...
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 59 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

همه همکارها از وضعیت بی حقوقی ناراضین. چهارماهه که حقوق نگرفتیم. مدیر هم فقط عذرخواهی میکنه و امید واهی میده، موسس پیداش نیست و ان شاالله که گور به گور شده.امروز همکارها میگفتن بیایم اعتصاب کنیم و فرم گرگ و میش...ادامه مطلب
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 59 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59

الان حس و حال یاسمن در هوای گرگ و میش دارم. وقتی فهمید 

حامد زنده است و تا فیهاخالدونش سوخت

 

گرگ و میش...
ما را در سایت گرگ و میش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roozshomarezendegi بازدید : 56 تاريخ : جمعه 3 اسفند 1397 ساعت: 1:59